اگر خطها ریز میباشد کنترل را بگیر و قلتک روی موس را به جلو بچرخان بزرگ نمایی میشود با سلام اگر خطها ریز میباشد کنترل را بگیر و غلتک روی موس را به جلو بچرخان بزرگ نمایی میشود مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست اسم اعظم نام خاتم قائم آل محمد هم علیست

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب12 امام در خودش و ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال به ابجد اسلام132+ 92محمد +110 علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +17 نماز = 351 قرآن 351 فارسی 351 +14 معصوم = 365 روز سال
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست اسم اعظم نام خاتم قائم آل محمد هم علیست
صاحب سخنی که بر سخن آگاه است اول سخنش بنام بسم الله است
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: شیعه یعنی در مدار حق ودین قلب شیدایی رسیده بر یقین شیعه یعنی عشقو شعور زندگی میکند کامل خدا را بندگی شیعه یعنی آن جمال بی مثال کرده دلها را چو مجنون بی خیال سلام بر صلابت حیدرمولاء قائم آل محمد(عج)
فقط شیعه بحق میباشدبه ابجد 110 دین الهی 110 علی 110 بحق 110 علی 110 دین الهی 110 اهل دینی 110 ماه دین 110 دین ماه 110دین الهی 110 علی 110 بحق110 حامیان110 نگین 110دین الهی110 پلیسی110 نامت صدو ده یا علی حقا پلیس عالمی 110پلیسی 110
در كتاب معروف زرتشتیان کتابد زند پس از ذكر مبارزة همیشگی ایزدان و اهریمنان می خوانیم:
آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم كیهان 26به سعادت26 اصلی23 خود رسیده بنی آدم 23بر تخت نیك بختی خواهند نشست.41 به ریاضی قرآن بنی آدم 23 مهدی 23 حامی 23 آزادی 23 زمین 23 از آن 23 مهدی خواهد شد
2- جاماسب در كتاب جاما سبنامه از زرتشت نقل می كند كه می گوید:
مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر، بزرگ تن و بزرگ ساق خیلی خیلی قهرمان و بزرگه جیگر و بر آیین جد خویش و با سپاه پ بسیار و روی به ایران نهد و آبادانی كند و زمین را داد كند.42 ای داد بیداد همه منتظر منجی عالمند 42
3- درهمان كتاب پس از بشارت دادن به نبوت حضرت رسول(صل الله علیه و اله) می گوید:
و از فرزندان دختر آن پیامبر كه خورشید جهان23 و شام زمان 14نام دارد، كسی پادشاه شود در دنیا به حكم یزدان كه جانشین آخر آن پیغمبر باشد. در میان دنیا كه مكه باشد و دولت او تا به قیامت متصل شود و ..... از خوبان و پیامبران گروه بسیار را زنده كند.....43
4- جاماسبنامه صفحه 121:
سوشیانست (نجات دهنده بزرگ) دین را به جهان23 رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه كن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده ، مردم جهان را همفكر و هم گفتار و هم كردار گرداند.44
5- در كتاب زند و هومن سین صفحه 25 سخن جاماسب را از قول استادش زرتشت چنین نقل می كند:
پیش از ظهور سوشیانس پیمان شكنی و دروغ و بی دینی در جهان رواج می یابد و مردم از خدا دوری جسته، ظلم و فساد و فرومایگی آشكار می گردد و همینها نیز اوضاع جهان را دگرگون ساخته، زمینه را برای ظهور نجات دهنده مساعد می گرداند. وقایعی كه مصادف با ظهور می شود عبارتست از علامات شگفت انگیزی كه در آسمان پدید می آید و دال بر آمدن خردشهر ایزد می باشد و فرشتگان از مشرق و غرب به فرمان او فرستاده می شوند و به همه دنیا پیام می فرستد اما اشخاص شرور او را انكار می كنند وكاذب می شمارند و نگهبانان پیروزگر آسمانها و زمینها در برابر او سر فرود می آورند.
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ به ابجد کبیر و صغیر الم 82بهای دین2+8=10 فروع دین 82 با دادگاه دین82 طبیب جهان 82مهدی82 امام 82طبیب جهان82امام82 مهدی82+114 سوره قرآن =196 قلب دین196+166لا اله الا الله+ 23مهدی=385شیعه385یاران مهدی313+72یاران امام حسین=385شیعه385شیداء385شهید الله385 شیعه385
ابو حنیفه(پیشوای بزرگ اهل سنت)
هیچ کس با علی به مبارزه برنخاست مگرآنکه علی از آن برتر بود واگر علی به مقابله ومبارزه با آنها
نمی پرداخت هیچکس نمی دانست سیره بین مسلمین و تکلیف شرعی با این گروهها از چه قرار است.
(مناقب ابو حنیفه٬خطیب خوارزمی ج2 ص83
شافعی(پیشوای مذهب شافعی)
اگرعلی مرتضی خود را آنطور که بود نشان می داد٬مردم جهان همه در برابرش سرسجده برزمین میگذاشتند٬شافعی می میرد ولی نمی داند که خدای او الله است یا٬علی
ای وای بر من از فرقه های باطل و من درآوردی که نامشان یک بار در قرآن نیامده و کفر هم می گویند هر کسی الله را با مخلوقش یکی کند از دین خارج است
1-غررالحکم، ج3، ص428، ح4990 2- قران کریم ،سوره حجرات ،آیه 12 3- نهج البلاغه 381، حکمت وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:سلام بر صلابت حیدرمولاء قائم آل محمد(عج) نام شیعه5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 نام آدم 25 بار در قرآن آمده آدم باش و 12حق12 اسلام 12را بپذیر پیغمبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25شیعه 25 کعبه 25 آل الله 25 والله25 تقوی25عدالت25مهندسی 25دکترا25 آل الله25 شیعه25 کعبه25وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ طبق آیه قرآن فقط شیعه بحق و رستگار عالم استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ قال رسو الله یا علی انت و شیعتک هم الفائزون یا علی تو و شیعیانت رستگاران اهل عالمید وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25 شیعه 25 والله25 آل الله 25 بانام آدم ها 25 بار در قرآن نام25 آدم انسانی 25 آدم باش انسان باش و حق را بپذیر نام آدم 25 بار در قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ پسر انسان 25 آدم مرد25 آل الله 25 والله 25 نام آدم 25 گنج قرآنه25 نفس قرآن 25 شیعه 25باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ هرکسی شیعه نباشد بدبخت عالم است بهترین دوست خدا نماز گذار است نمازهای پنج گانه به نهر جاری گوارایی می مانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو می دهید، و دیگر هیچ پلیدی باقی نمی ماند.هر سال52جمعه داریم با313 روز 313+52=365روز سال امام زمان مهدی موعوددر 5 سالگی در جواب یارانش و یاران پدر بزرگوارش {عج} فرمو د وقال مهدی {عج} :از ایشان سئوال کردند این کلام رمز قرآن کهیعص یعنی چه ایشان فرمود (کهیعص) فالکاف اسم کربلاء، والهاء هلاک العترة، والیاء یزید وهو ظالم الحسین علیهالسلام، والعین عطشه،والصاد صبره.» امام 5 ساله نابقه علم کلام و تفسیر قرآن بفدای آقایی باشکوه انسانی بی نذیرآقایی باادب وکریمی بزرگوار انسان دوست دارد فدای کلمات طلایی وگهر بارایشان گردد وقتی کسی نماینده الله باشد قرآن ناطق باشد بدورازانسانیت و تقواء و عدالت است که جانشین بحق رسول خدا محمد مصطفی و علی مرتضی را تنها بگذاریم و بعد ازسی چهل سال دربستر بیماری بمیری نماینده الله حضرت مهدی ایشان به امر خدا مردگانرازنده و کورمادرزادرا شفاء میدهد قدرتی برتر که خداوند در کره زمین کسی با وقارتر ازایشان ندارد بغیر14معصومخانواده محترم رسول خدا وبه علم ابجدقرآن
کهیعص195+278حمعسق=473+110دین الهی=583عاشوراه 583 583شبکه نور583محمدعلی فاطمه حسن حسین 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583با عشق علی 583 ابجد پنج تن آل عباء583 حمعسق ح حسین میم محمد عین علی سین سجده کننده در قرآن از امام باقر در باره کهیعص و حمعسق سوال شد ایشان فرمود در باره عاشورا و حسین است به ابجدمیگویند امام علی مظلوم بود وبی یاور آقا اجازه بده برای مظلومیت شما من گریه کنم
محرم 288+385 شیعه =673-541 عمرابوبکرفتنه ها = 132 اسلام132 محرم است که اسلام را زنده نگه میدارد ابجد5 تن آل عباء 583 پنج تن آل عباء حیدث کثاء و آیه مباهله ابجد محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583 با عشق علی 583سرای نور الهی583 عاشقان بمهدی583 شبکه نور583 این عدد نورانی را از راست بخوان 583 میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد به ابجد 12 حق12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12 هوا 12 سیب 12 حم 12 حامی محمد علی 12 امام میباشند ساعت 12 ماه های سال 12 انجمن 12 نجاتبخش 12 اسلام 12 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام واقعی الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر385 شیعه 385
به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196قلب دین196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن =196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 قلب دین 196اسلامه مهدی196 دین اسلام196 بااماما دین الهی196 امام زمانی ها 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود196 دین اسلام 196 سوره قرآن114+52 جمعه در سال= 166 لا اله الا الله +30 روز ماه =196 دین اسلام 196پیامبر فرمود هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا خواهد رفت به ابجد دین اسلام 196 امام زمانی ها 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196 دین اسلام 196 با مذهب اسلامی 196 قلب دین 196 اسلامه مهدی 196 امام کل دین 196محمد 92+52 جمعه = 144 +52 = 196 دین اسلام 196 قلب دین 196 مهدی 82 امام 82 به ابجد صغیر و کبیر 82 الم 82مهدی82 بهای دین 196 با دادگاه دین 196 امام82 مهدی 82+114 سوره قرآن= 196 دین اسلام 196قلب دین 196 امام زمانی ها196 امام کل دین196 به ابجد کبیر و صغیر الم 82 الم 82 امام 82 مهدی 82 +114 سوره قرآن = 196 دین اسلام196به ابجد صغیر و کبیر اسلام 144محمد 92+52 جمعه سال= 144 +52 = 196دین اسلام 196 امام زمانی ها196 دین اسلام 196+166لا اله الا الله +23 مهدی = 385 شیعه385
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:
نام شیعه چندین بار در قرآن آمده12 بار نام امام 12 بار اگر نام شما یک بار اگر آمده بفرما ما قبول میکنیم ما مثل شما نامرد نیستیم حرف قرآن را قبول میکنیم برو عمو بیا دایی خوب کردی که روخ از آئینه پنهان کردی ورنه هر صاحب نظری لایق دیدار تو نیست بلبل از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد جاده از افتادگی از کوه بالا میرود
شیعه یعن یچه385به ابجدکبیرلااله الاالله 166+محمد 92+110علی +17 نماز = 385 شیعه 385 شیعه یعنی چه شیعه یعنی دین اسلام 196+دین الله 130+ 59 مهدی = 385شیعه علی شیعه یعنی دین الهی 110+135 دین الله +128 کلید دین +12 امام = 385 شیعه
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:سلام بر صلابت حیدرمولاء قائم آل محمد(عج) به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 نشانه های دین الهی الله 72 ان الله یحب المتقین 72 یاران مهدی 313+72 یاران امام حسین = 385 شیعه به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196دین اسلام 196 بدین های الهی الله196 امام بدین الهی196 دین اسلام 196+114سوره قرآن + 103 با اهل دین +82 مهدی= 385 شیعه=با اسلامی دین الله 275 +110 دین الهی = 385 شیعه385 با اسلامی دین الله دین الهی 385 مداره 250+135 دین الله فاطمه = 385 شیعه مادرره 250 + 135 دین الله = 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد دین اسلام196+ 166لا اله الا الله=362+23مهدی= 385شیعه 385یا طبیب قرآن 385یاران مهدی313+72یاران امام حسین= 385شیعه شیعه385 شیداء 385 شهید الله 38
به ابجد صغیر و کبیراسلام 144 ضرب 12 امام در خودش 144 یعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن = 144 ضرب 12 امام میباشد به ابجد صغیر و کبیر اسلام 144+241 دین بحق الله = 385شیعه 385 به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196قلب دین196 اسلامه مهدی 196196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 قلب دین 196اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم =144 196 دین اسلام196 بااماما دین الهی196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196سوره قرآن114+52 جمعه در سال= 166 لا اله الا الله +30 روز ماه =196 دین اسلام 196 +52 جمعه در سال = 144 ضرب 12 امام در خودش = 144 اسلام حق240 اسلام حق240+5 تن = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 دین بحق الله 245 دین الهی 110+135 دین الله = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 دین بحق الله 245 دین الهی 110+135 دین الله = 245 علی110+135 فاطمه = 245 دین بحق الله 245به ابجدکبیر مهدی 59+110علی دین الهی +196 دین اسلام=365 روز سالوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: سلام بر صلابت حیدرمولاء قائم آل محمد(عج) 196 با مذهب اسلامی 196 دین اسلام 196قلب دین 196 به ابجد کبیر و صغیر الم 82 الم 82 امام 82 مهدی 82 +114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196شیعه یعنی چه شیعه یعنی دین اسلام 196+دین الله 130+ 59 مهدی = 385 دین الهی 110+135 دین الله +128 کلید دین +12 امام = 385 شیعه یعنی قول هو الله احد در دل هر زره باشد نورحق شیعه یعنی لا اله الا الله166+92 محمد +110 علی +17 رکعت نماز = 385شیعه یعنی لا اله الاالله166+82 مهدی امام +11 امام شهید = 385 شیعه یعنی با آل قرآن 385مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ریاضی قرآن دینت را ثابت کن نام شیعه بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل عمری یک بار هم نامشان در قرآن نیامده است چون باطل و قاصب بوده اند به قرآن رجوع کنیم هر چه در قرآن نبود محکم به دیوار بزنیم فرقه های عمری خیلی.... یک بار هم در قرآن نیامده تو خوبی میکنو در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
385این عدد 385شیعه را از راست بخوان میشه583ابجد 5 تن آل عباء 583امت اسلامی 583 جمع ملت 583 با شرف 583 انسان شناسی 583 سال تا سال583شعور ادب 583 شروع ابدی583 اسلام پیامبر بدین الهی 583 آیین و روش 583اهل بیت فاطمه 583 از راست بخوان میشه 385 براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرند ا نام شیعه چندین بار در قرآن آمده 12باردر قرآن آمده ولی نام فرقه شما که باطل است یک بار هم در قرآن نیامده است حقانیت امام زمان به ابجد علم ریاضی قرآن به امام 82 طبیب جهان 82 مهدی 82 طبیب جهان 82 امام 82 مهدی 82 +114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 اساس دینی 196 قلب دین 196 دین اسلام196 با اماما اهل دینی196 اماما بدین الهی 196قلب دین196امام کل دین196مهدی امام کله196کلید بدین الله196اماما بدین الهی 196اسلامه مهدی 196 امام بدین الهی 196یااصل دین196 اسلامه مهدی196 امام بدین الهی 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام196 امام کل دین 196قلب دین 196 منتسب به 14 معصوم باشد امام 82+114 سوره قرآن =196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 کلید اسلام 196به ابجد یاجانشین بحق محمدعلی737-541 عمر ابوبکر= 196دین اسلام 196 اسلامه مهدی 196کلید بدین الله 196 امام کل دین 196 دین اسلام 196دین اسلام به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 نشانه های دین الهی الله
196به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر=196قل الله 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 امام 82 مهدی82+114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 قلب دین 196 امام کل دین 196دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 با هر علمی میتوانید حقانیت خود را ثابت نمائید اسلام هم به علم ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 ضرب 12 امام میباشدو و کعبه هم 25 تقواء 25 عدالت25 شیعه 25+144+196 = 365 روز سال
اسلام به ابجد صغیر و کبیر 144 اسلام 144 ضرب 12 امام میباشد یعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن = 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا"ن ولا تفرقو 144 دوازده امام مثل ریسمان نجات بخش میباشند 72+72=144 یعنی4ضربدر4+1 =17 نماز 4ضربدره 4= 16+1= 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء اسلام به ابجد صغیر 12 امام میباشد حق 12 اسلام 12 واجب 12 اخلاق 12 نجاتبخش 12 جانها 12
به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196 اصول دینه 196 دین اسلام 196بدین های الهی الله196 با اماما بدین الهی196 امام کل دین 196کلید بدین الله 196کلام اهل دینه 196 دین اسلام 196امام کل دین حضرت مهدی (عج) سوره 12 یوسف زهراست پادشاه عالم196 اسلامه مهدی196 به ابجد اسلام 132+59 مهدی = 196 کلید دین اسلام 196امام کل دین 196 اهل دین الله 196 به ابجد علم ریاضی قرآن به امام 82 طبیب جهان 82 مهدی 82 طبیب جهان 82 امام 82 مهدی 82 +114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 اساس دینی 196 قلب دین 196 دین اسلام196 با اماما اهل دینی196 اماما بدین الهی 196قلب دین196امام کل دین196مهدی امام کله196کلید بدین الله196اماما بدین الهی 196اسلامه مهدی 196 امام بدین الهی 196یااصل دین196 اسلامه مهدی196 امام بدین الهی 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام196 امام کل دین 196قلب دین 196 منتسب به 14 معصوم باشد امام 82+114 سوره قرآن =196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 کلید اسلام 196به ابجد یاجانشین بحق محمدعلی737-541 عمر ابوبکر= 196دین اسلام 196 اسلامه مهدی 196کلید بدین الله 196 امام کل دین 196 دین اسلام 196دین اسلام 196
ضرب 14 معصوم میباشد به ابجد196 دین اسلام 196اصوله دین 196 کلید اسلام 196 قلب دین 196 جهانه اسلام196 کلید بدین الله196 اساس دینی196 دلیل انسانی 196 باندای اسلام 196 معجزه ادیانه 196 دین اسلام196 کلید اسلام 196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196 هر سال 52 جمعه داریم 52+92 محمد = 144 ضرب 12 امام در خودش یا 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن =144+52= قلب دین 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 + 114 سوره قرآن +30 جزء آن =144 +52 جمعه در سال =196 دین اسلام 196 ضرب 12 امام در خودش = 144 اسلام حق240 اسلام حق240+5 تن = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 دین بحق الله 245به ابجد صغیر و کبیراسلام 144 ضرب 12 امام در خودش 144 یعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن = 144 ضرب 12 امام میباشد به ابجد صغیر و کبیر اسلام 144+241 دین بحق الله = 385شیعه 385
به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196قلب دین196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 قلب دین 196اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم =144 196 دین اسلام196 بااماما دین الهی196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 سوره قرآن114+52 جمعه در سال= 166 لا اله الا الله +30 روز ماه =196 دین اسلام 196 +52 جمعه در سال = 144 ضرب 12 امام در خودش = 144 اسلام حق240 اسلام حق240+5 تن = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 دین بحق الله 245 دین الهی 110+135 دین الله = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 دین بحق الله 245 دین الهی 110+135 دین الله = 245 علی110+135 فاطمه = 245 دین بحق الله 245به ابجدکبیر مهدی 59+110علی دین الهی +196 دین اسلام=365 روز سال نشانه های دین الهی الله
پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 امام بجهان اهل دین اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385 اهل اسلام ناب الهی حق 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 اسلام پیامبر385 فقط دین اسلام 385 بر حقه دین ها 385 به اسلام حق الهی محمد 385 اوله دینها در جهانی 385 به راه حق دین 385 با راه آسان دین 385 اولین راه بدینی ها 385 اسلامنا محمد علی 385 اصل بدین الله اسلام 385 اسلام واقعی الله باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 ده فرمانه 385 بیداری های اسلامی 385 معجزه دین اسلامی 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 با وصی دین محمد علی 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 با وصی دین محمد علی 385 معجزه دین اسلامی 385 با جان دین های الهی محمد علی 385 امام بجهان اهل دین اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385 اهل اسلام ناب الهی حق 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 فقط دین اسلام 385 بر حقه دین ها 385 به اسلام حق الهی محمد 385 اوله دینها در جهانی 385 به راه حق دین 385 با راه آسان دین 385 اولین راه بدینی ها 385 اسلامنا محمد علی 385 اصل بدین الله اسلام 385 اسلام واقعی الله باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 ده فرمانه 385 بیداری های اسلامی 385 معجزه دین اسلامی 385 بیداری های اسلامی 385 معجزه دین اسلامی 385 با جان دین های الهی محمد علی 385 امام بجهان اهل دین اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385 اهل اسلام ناب الهی حق 385 برترین دین 926- 541 عمر ابوبکر = 385 حکم الهی دین الله 385حرف های حسابی 385 فلسفه دین الله 385 اسلام پیامبر 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 فقط دین اسلام385 اسلام واقعی الله 385بدینه راه حق 385 با نمایندگان دین حق 385یا آرمان های الله 385 با آرمانهای دینی 385 یا آرمانهای الله 385 بسیج حق دین الهی محمد علی 385اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385بدین واقعی اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385یا الله وصی بحق محمد 385موسی به هارون 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 ده فرمانه 385 الواح و ده فرمان حضرت موسی چیست ؟385 به قبله عالم اهل دین 385 ملک کعبه بدین اسلام 385 با عقل کل اسلام 385با آل قرآن 385 اسلام پیامبر 385بیداری های اسلامی 385 اهل دین ادرکنی 385فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله 385 بیداری های اسلامی 385 معجزه دین اسلامی 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385با دل آرام اهل دینها385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385سربازانه مهدی 385حق دینه اسلامی 385 گوهر بحق دین 385 براه دین حق 385 با گوهر مذاهبه اهله دینی 385دینه حق اسلامی385 اسلام واقعی الله 385دین ناب الله محمد علی 385 دینه حقه محمد علی 385 فقط دین اسلام 385 فرقه 385 شیعه 385 شهید الله 385 شهید بدین 385شاه کلیدیه 385 براه دینه حق 385 با چراغه اهل دینها 385 با معجزه های کل دین اسلام 385 سربازانه مهدی 385 به ابجد فرقه 385 شیعه 385 فقط دینه اسلام 385 شیعه 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشدمعجزه دينه اسلامه 385 باروزنه اميد جهان 385 با راه دين حق 385 با مرد اهل ایمان385جاوید قرآنی با بيداريه اسلاميه 385 تفرقه بدین851 - 541 عمرابوبکر541=310 عمر 310 عمر عامل تفرقه 926 -385 شیعه = 541 عمر و ابوبکر541 +430 مقصر = 971 ظالم ظالم 971ظالم 971 - 430 مقصر = 541 ابوبکر عمرآیه قرآن ان من المجرمین منتقمون سه خلیفه عمر541قال رسول الله 1587 کتابی الله وعترتی1587-1202 عمر ابوبکرعثمان =385شیعه 385 فقط دین اسلام 385فرقه 385شیعه385 فقط دین اسلام 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه ۳۸۵ شیعه ۳۸۵مرد عالم 385 شهید بدین 385به ابجد قرآن385 مکتبه قرآن حق 926 -541 عمر ابوبکر541=385 شیعه 385 علی110-495بمب اتمی=385 شیعه 385 با منجی علم اسلامی385 با اسلام ناب محمد علی 385 مذهب اسلام محمدی 385اسلامنا محمد علی 385بطریق دین 385 معجزه دینه اسلامه 385 با روزنه امید جهان 385 با راه دین حق385 با بیداریه اسلامیه 385 برترین دین 926- 541 عمر ابوبکر = 385 حکم الهی دین الله 385 شیعه 385 به علم ریاضی قرآن به ابجد امامت 482-541 عمر ابوبکر = 59 مهدی امام کل جهان است به ابجد اماما آخر دنیا = 826- 541 عمر ابوبکر=385 دین مداری الله385 آبروی دین محمدی 385فلسفه دین الله با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 آبروی دین محمدی 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 بدین واقعی اسلام 385 دین ناب الله محمدعلی 385 با اسلام ناب محمد علی 385 اسلام پیامبر 385
پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 به ابجد مردان قرآن کریمی 826-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه 385 مرد عالم 385 دشمنان شیعه اگر امکان دارد فقط یه کم خجالت بکشیدصاحب اصلی کعبه به ابجد کبیر385 صاحب اصل کعبه الله 385 شیعه میباشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 به ابجد اهل دین مردان قرآن کریمی 926-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه385 اصل صاحب کعبه الله شما 385 شما هم با نام هر کسی حتی خاله و عمه تان ثابت کنید شما صاحب اصلی کعبه میباشید ما خوشحال میشویم
سلام بر جمال بی همتای یوسف زهراء سرور عالم مسیح ابن فاطمه زهرایی یک جمعه بیا زیارت اهل قبور مهمانی آقا بیا ببین که من مختارم این اهل کوفه به من بسپارزبانشان میدانم فکر میکنند که زمان یزید میتوانند بشوند برای ما پلید آقا بیا ببن که جرعت نمیکنند فکر پلید ناروا کنند من میدانم با مردم کوفه چه ها کنم خوب از بد جدا بی عقل را جدا کنم البته نیست دگر بی سواد همه دیپلم لیسانس دکترا دارند
جبریل مفتخر به گدایی کوی توست لایق نیم گدای تو خود را صدا کنم تو که هستی که چونی شیرخدا مرحبا بر روخ زیبای تو با
تا کی برای دیدن رویت دعا کنم؟ تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم؟هفت بار جایز است بیا به خانه خدا را دور زنیم بی خیال شاید خدا نخواهد ظهور که ما دیدن روی شما چرا بیا به کعبه دوره خدا زنیم شاید که خدا راضی شود ز ما ان شاء الله دوره آخربهم می رسیم میخواهم آقا هفت دوره کعبه را روی دوش خود بگریدم به دوره خانه خدا دعا پشتِ دعا برای آمدنت خدا پشتو پناهت هر کجایی آقا جان خدا پشتو پناهت به هر کجا هستی مارا که نبرده ای ز یاد آقا جان
در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم بگذار خاک پای تو را توتیا کنم
روز و شب ذکر زبان تو بود یا مهدی در فراقش غم دل داری و اشک بصری
فرض کن، حضرت مهدی به تو ظاهر گردد بردر خانه و یا برسرکوی و گذری
ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟
دیده ای هست تو را قابل دیدار امام می توانی تو به خورشید جمالش نگری؟جان ما آبرویم نبری مفلسو خنگ ویا دربدری بی مادری بی پدری تاس گری چند بوود مو به این کله سری جاهلی خیره سری میزند طاق بچسبی که تو خیره سری خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟ لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟گر بپرسد ثمرت چیست تو از طول حیات داری از بهر ارائه سند مختصری؟ور بپرسد عملت چیست ز بگذشتن عمر در عملکرد تو باشد عمل معتبری؟برده ای نان و غذا بهر مساکین یک شب یا تو داری ز یتیمان و فقیران خبری؟در پی امر به معروف و نهی از منکر بوده ای بهر محبان ولایت سپری؟ هیچ گه داشته ای بهر ظهور حضرت ناله نیمه شب و ذکر دعای سحری؟آن چنان هست که افسرده و غمگین نشوی گر بگیرد " سِمت تو" بدهد بردگری؟داری آمادگی آنکه اگر حضرت خواست از سر مال جهان بهر خدا در گذری؟واقفی از عمل خویش تو بیش از دگران می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری ؟گر از این جمله که گفتم همه را دارایی خوش به حال تو که خود ساخته و منتظری ور از این گفته تو را هست قصوری دگری توبه کن بلکه ز محبوب بیابی اثری دستم مگر نرسد مولاء به دست تو دیگر به خواب هم رهایت نمیکنم
چشم عالم به دقایق نگران خواهد شد آبو جارو شده هر جا کوچه ها منتظرند با غ گلها شده چون عین بهشت گل بچینیم برای قدمت آقا جان روز میلاد شما در پیش است عرض تبریک بیا آقا جان چشم عالم به دقایق نگران خواهد شد دشتها حوصله سبزه ندارند دگر اقا جان پس چرا دیر بیا آقا جان ای نفس ها به کف نعلین شما اندکی تند قدم بردارید من فدای قدم های شما آقا جان آسمان غرق خیالست کجایی آقا، آخرین جمعه سال است کجایی آقا، یکنفس عاشق اگر بود زمین میفهمید، عاشقی بی تو محال است آقا جان پس کجایی بیا آقاجان . این دل اگر کم است بگو سر بیاورم یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم خیلی خلاصه عرض کنم " دوست دارمت "دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم ساعات عمرمن همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیرکه آب ازسرم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت مولا، شمار درد دلم، بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیا / بی تو تمام زندگی ام درعدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر / دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت
دنیاکه هیچ،جرعه ی آبی که خورده ام / از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت بعدازتوهیچ رنگ تغزل ندیده ام / ازخیرشعرگفتن حتی قلم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم / یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت مولا،شمار درد دلم بی نهایت است / تعداد درد من به خدا از رقم گذشت حالا برای لحظه ای آرام می شوم / ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت آقای جمعه های غریبی ظهور کن دل را پر از طراوت عطر حضور کن یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن تقصیر من است اینکه، کم می آیی هر گاه شدم اسیر غم می آیی ...این جمعه و جمعه های دیگر حرف است آدم بشوم ؛ سه شنبه هم می آیی ما قیمت روز ارز را می دانیم معیار بهای بورس در تهرانیم فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است هر روز دعای عهد را می خوانیم .صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط.ای جان علی به کوفیان زور مگو از آنچه که ما دوست نداریم نگو! از جور زمانه ما شکایت داریم اندازه ی کوه و صخره حاجت داریم ما مشکلمان گرانی و بیکاریست آقا به نبودنت که عادت داریم...از دوری تو غمین و نالان هستیم وز کرده ی خود کمی پشیمان هستیم اصلیت ما را تو اگر می پرسی از کوفه ولی مقیم تهران هستیم! اشکی که ریختی توبرای سلطان شاه عشق باشد که او هم تو را دعا کند حرف عرفان اینکه در ختم کلام گر موافق بوده باشی وسلام حجت اله عرفانیانبه ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی541عمر ابوبکر541فتنه ها541پیمان شکنان پلیدی541منافقان نادان پلیده دین 541 به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541دشمنه اسلامی541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 کلی بدعته541 دشمنه اسلامی 541 عمر ابوبکر541 به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی541عمر ابوبکر541فتنه ها541پیمان شکنان پلیدی541منافقان نادان پلیده دین 541 به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541دشمنه اسلامی541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 اکنون به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. 47 شجره مطهره 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 اسلام ناب محمدی 47و 12 امام با مادرشان کوثر قرآن هم حروف اسمشان 47 و این است اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی47 اسلام ناب محمدی47 شجره مطهره شجره مطهره 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 مونه بدینی 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی 47 اسلام ناب محمدی 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی فرزندان دختر پیامبر که یک سوره بنامش آمده اسامی 12 امام 47 شجره مطهره 47 اسلام ناب محمدی 47 روح قرآنی 47 اصل دین ها اسلام 47 جان ها قرآن محمد 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 مونه بدینی 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی 47 اسلام ناب محمدی 47شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 اسلام ناب محمدی 47 روح قرآنی 47 اصل دین ها اسلام 47 جان ها قرآن محمد 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 با مومن دین اسلام47 مومنان دین اسلام 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی 47 اسلام ناب محمدی 47شجره مطهره 47منظور خانواده رسول خدا 12 امام فرزندان دختر رسول خدا میباشند 47 حروف میباشد شجره مطهره 47 محمدا علی 47 اسلام ناب محمدی 47 روح قرآنی 47 اصل دین ها اسلام 47 جان ها قرآن محمد 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 مونه بدینی 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی47 روح قرآنی 47 اصل دین ها اسلام 47 جان ها قرآن محمد 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 مونه بدینی 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی 47 اسلام ناب محمدی 47شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 اسلام ناب محمدی 47 روح قرآنی 47 اصل دین ها اسلام 47 جان ها قرآن محمد 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 با مومن دین اسلام47 مومنان دین اسلام 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی 47 اسلام ناب محمدی 47شجره مطهره47 اسلام ناب محمدی 47 روح قرآنی 47 اصل دین ها اسلام 47 جان ها قرآن محمد 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 با مومن دین اسلام47 مومنان دین اسلام 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی 47 اسلام ناب محمدی 47شجره مطهره 47شجره مطهره 47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 اسلام ناب محمدی 47 روح قرآنی 47 اصل دین ها اسلام 47 جان ها قرآن محمد 47 به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 با مومن دین اسلام47 مومنان دین اسلام 47 آیاته دینی 47به اصله اسلامی 47 دانش قرآنی 47 اسلام ناب محمدی 47شجره مطهره 47شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشد به ابجد کبیر ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 عداوتین 541 شرکیه ها 541 اهل شر 541 شرما 541 مرگ کافر 541 قاتلی 541 ابوبکر دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت به درک اسفل سافلین 541دشمنه اسلامی541شرما 541فتنه ها 541 541دشمنه اسلامی541 عمر و ابوبکر 9 4 اهل دروغ 1251- 1202 = 49اهل کفار اسلام 49 با اشرار دین اسلام 49 باناحق عالمه 49اهل کفار اسلام 49 شجره ملعونه 49 بنامردان کافر 49 ناحقه امت محمد 49 بدترین خلق امت 49 منافق بدین اسلام 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 کلمها خبیثه 49 کشجره خبیثه 49شجره ملعونه 49مجرم بدین اسلام49 ابجدصغیر ابوبکر و عمر 49 میباشد عمر 22+27 ابوبکر = 49 بدشمن اسلام دشمن قرآن 49 شجره ملعونه 49 عمر ابوبکر 49اهل دروغ 1251- 1202 = 49اهل کفار اسلام 49 با اشرار دین اسلام 49 باناحق عالمه 49اهل کفار اسلام 49 شجره ملعونه 49 بنامردان کافر 49 ناحقه امت محمد 49 بدترین خلق امت 49 منافق بدین اسلام 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 کلمها خبیثه 49 کشجره خبیثه 49شجره ملعونه 49مجرم بدین اسلام49 به ابجد شیطان منافقی 651-110 دین الهی = 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 به ابجد محمد 92+ عهد شکن ۴۴۹ =۵۴۱ عمر و ابوبکر عهد خود را شکستند = بغدیر ۱۲۱۶- ۱۴ معصوم = ۱۲۰۲ ابجد عمر ابوبکر و عثمان ۱۲۰۲ دشمن خدا بوده اند ظالم ۹۷۱-۴۳۰ مقصر =541 ابوبکر و عمر ۵۴۱ مقصر ۴۳۰+۳۱۰ عمر +۲۳۱ ابوبکر = ۹۷۱ ظالم یا 971 خطاء کار دینها 971 یا ظالم 971به دست میآید۹۷۱ – ۳۱۰ عمر = ۶۶۱ عثمان+ ۳۱۰=ظالم ۹۷۱ظالم +۲۳۱ ابوبکر = ۱۲۰۲ ابجد سه خلیفه کفر ابجد آیه ان من المجرمین منتقمون ۱۲۰۲ ابوبکر و عمر و عثمان ۱۲۰۲ دزده غافله ادیان 1202 میباشد ظالم منهای مقصر میشه ابوبکر و عمر ۵۴۱ طریق اسلام ۴۵۱- ۵۴۱ عمر و ابوبکر = ۱۱۰ علی مولاء طریق اسلام میباشدامام باقر(ع) میگفت چه کنم یاور ندارم انداره این سه تا بزها یار با وفا ندارم اگه داشتم دستور جهاد میدادم به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی541عمر ابوبکر541فتنه ها541پیمان شکنان پلیدی541منافقان نادان پلیده دین 541 به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541دشمنه اسلامی541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 نامهای ادیان و فرقه هادر قرآن نیامده فقط شیعه در قرآن چندین بار آمده ولی نام هیچ یک از فرقه های عمری 310 گمراه دین 310 عمر 310 کفری 310 گمراه دین 310 عمر 310 اباجهل در دنی 310منکر 310 حرامیان 310 نیرنگ 310 ابله منافقا310 جاهل منافق 310 اباجهل در دین 310 جهل عرب 310 عمر 310 نیرنگ 310 منکر 310 ابجد ابوبکر 231 احمق ملحد 231 با کج فهم های دین 231 براه کج 231 راه دزدی 231 خط پلیده دینها 772-541 عمر ابوبکر= 231 ابوبکر 231 خلط پلید ابلیسی ها 772-541 عمر ابوبکر = 231 ابوبکر عمر عثمان 1202 بکافران محض 1202 دزده غافله ادیان 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ابجد سه خلیفه 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 کلی بدعته541ما پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 کلی بدعته541ما میشود من سه حدیث را در این کتاب بحث کرده ام که این احادیث متفق بین شیعه و سنی است و هیچکس در آن تردید نکرده است؛ حدیث «ثقلین»، حدیث «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیته» و حدیث «خلفایی اثنی عشر». این سه حدیث را نقل کرده ام و از آقای القفاری پرسیده ام که این احادیث متواتر است یا نه؟ همه می نویسند که متواتر است. دانشمندان بزرگ اهل سنت مانند ابن حجر می نویسند متواتر است. آقای ابن حجر، حدیث ثقلین را معنی می کند، اما حدیث ثقلین چیست؟ پیغمبر(ص) می فرماید من کتاب و عترتم را در پیش شما به امانت گذاشتم و رفتم. لن یفترقا، یعنی اینکه از همدیگر جدا نمی شوند تا لقاءالحوض کنار هم می آیند و به هم می رسند. این حدیث که پیغمبر در آن می گوید لن یفترقا، ابن حجر می گوید که یعنی در کنار قرآن همیشه عترت هست. در قرن بیستم قرآن هست. اما عترتش کجاست؟ قرآن در سنت ما هست اما عترت کجاست؟ آیا حسنی مبارک است؟ ابن حجر شافعی این گونه نتیجه می گیرد که از خانواده و عترت پیغمبر(ص) باید همیشه یک نفر باشد. آن یازده امام در ۲۵۰ سال کارشان تمام شد حال باید یک کسی در اینجا در کنار قرآن باشد که تمسک به هر دو ممکن باشد.اگر بگوییم که امام المهدی الان نیست و در آخر الزمان پدیدار می شود پس مردم چگونه تمسک باید بگیرند؟ حدیث دوم، حدیث «خلفایی اثنی عشر» است، این حدیث نیز متواتر است. متواتر به این معنی است که مثلاً الان اگر یک نفر بیاید و یک شهر را در افریقای جنوبی نام ببرد، آیا این برای شما متواتر است؟ اما لندن ممکن است که نرفته باشید اما وقتی که کسی می گوید که من در لندن بوده ام، شما قبول می کنید که لندن وجود دارد. چون به طور متواتر گفته شده است، شما آن را قبول دارید. «خلفایی اثنی عشر»، حدیث متواتر است یعنی تا حدی کتاب های اهل سنت آن را نوشته اند که ما بر سر آن دعوایی نداریم. سوال این است که آقای دکتر القفاری این دوازده نفر را به ما معرف کن. یک دفعه پیغمبر(ص) نگفته است کمتر از دوازده یا یک بار نگفته بیشتر از دوازده. اگر خلفای راشدین اند که چهارتا هستند، اگر خلفای بنی امیه هستند که ۱۳ تا هستند. اگر بنی عباس اند که سی یا چهل نفرند. خلفایی اثنی عشر را به ما معرفی کنید. اصلاً به تشیع هم کاری نداریم. شما سنت را برای ما معنا کنید. این حدیث جز با مبنای تشیع با هیچ مبنایی نمی سازد. اما حدیث سوم که می گوید کسی از دنیا برود و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است نیز، مانند احادیث دیگر در اهل سنت متواتر وجود دارد. درنتیجه سوال این است که ما در این عصر از چه کسی بیعت کنیم که از مرگ جاهلی دربیاییم؟ آن امامی که من بشناسم و من را از مرگ جاهلی در می آورد آن کدام است؟ *یعنی با استفاده از این سه حدیث متواتر که مورد تأیید اهل سنت نیز هست می توان وجود امام زمان(ع) را اثبات کرد. در همین سه حدیث شروط و اوصافی بیان شده که با هیچ کس نمی خواند الا این دوازده امام. در نتیجه به آقای دکتر القفاری می گوییم که شما اگر می خواهید تشیع را معرفی کنید، باید منابع اصیل شیعه را بیاورید و با منابع معتبر خودتان مقایسه کنید. در منابع معتبر خودتان وقتی درباره امام المهدی(ع) تحقیق می کنید می بینید که می گویند که امام المهدی(ع) وجود دارد. به تعبیر امام صادق(ع)، امام زمان(ع) آفتابی است که پشت ابر قرار گرفته است و اثر خود را مانند آفتابی که پشت ابر است می گذارد. همانند فرمانده ای که در کنار بعضی از رزمندگان قرار بگیرد آن را ببینند همه لشگر اسلام نمی بینند ولی ایشان همه را میبینند در آیه 12 یاسین خداوند میفرماید به ابجد امام مهدی 23 این آیه هم 23 کلمه دارد وگل شیی احصیناه فی امام مبین 23 مهدی 23 اهل نجات دینی 564 - 541 عمر ابوبکر = 23 مهدی 23 امامی که به اذن الله بدون وحی بر همه امور آگاه میباشد یاسین آیه 12 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 کلمه در باره امام مهدی میباشد حضرت بقیه" الله خیرا" لکم صاحب العصر و الزمان میباشد آیه دیگرکه 59 کلمه به ابجد مهدی 59 این آیه هم 59 کلمه دارد بشمار59 و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمهٔ ونجعلهم الوارثین 59 ابجد کبیر مهدی 59 این آیه قرآن هم 59 کلمه میباشد و در باره حضرت مهدی هم میباشد چگونه میتوانم پیامبر و خانواده اش را رها کنم و به قاصبین خلافت حرامیانی بیش نبودند به ابجد قاصب ولایت محمدی 737- 196 ضرب 14 معصوم = 541 عمر ابوبکر 541 نامردان اصلی دین 541 مصیبت ها اسلامه 685 -202 محمد علی = 541 عمر ابوبکر 541 اولین قاصب دینه 541 عهد شکنهای دینی541 انحراف دین اسلامه 541 قرن ناکسین 541 فاجران دین اسلامی 541 بنامردان قاصب541 بدشمن دین الهی 541 دشمنه اسلامی 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 قاتلی 541 عداوتین 541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 افعی بعقرب ها541با مار افعی پلید ملحدی 541عمر ابوبکر541فتنه ها 541پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 کلی بدعته 541 دشمنه اسلامی541 مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541 کافر پلید دین اسلام 541بدشمن فاسد 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 کافران ملحد پلید دین 541 مجرمین دین اسلام 541فاجران دین اسلامی 541 انحرافه دین اسلام 541 آفتین 541 اولین قاصب دینه541 بدشمن فاسد 541 فاجران دین اسلامی 541 احمقان فاسد دین اسلام 541 کینه توزه ابله 541 قلدرای دین اسلامی 541 عهد شکنی ملحد 541 عهد شکنهای دینی 541کینه توزه ابله 541 حقه بازان پلید اسلامی یا ناحق541 مجرمین بدین اسلام 541 انحراف دین اسلامه 541با انحراف بدین اسلام 541 ناکسین قرآن ومجرمانه دین اسلام541 افعیه541 اهله شر541 عداوتین 541 قاتلی 541 عمر ابوبکر541 بیزاریم541 احمقان فاسد دین اسلام 541 کینه توزه ابله 541 قلدرای دین اسلامی 541 عهد شکنی ملحد 541 عهد شکنهای دینی 541کینه توزه ابله 541 حقه بازان پلید اسلامی ناحقیا541 مجرمین بدین اسلام 541 انحراف دین اسلامه 541با انحراف بدین اسلام 541 ناکسین قرآن ومجرمانه دین اسلام541 افعیه541 اهله شر541 عداوتین 541 قاتلی 541 عمر ابوبکر541 جاهلان امتی 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر541 فتنه ها541 عمر ابوبکر 541 جاهلان امتی 541بیزاریم به ابجد541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 عمر ابوبکر541فتنه ها 541پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست اسم اعظم نام خاتم قائم آل محمد هم علیست به ابجد ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541+430 مقصر = 971 ظالم مقصر 430+310 عمر +231 ابوبکر = 971 ظالم به دست میآید 971ظالم971 -661 عثمان = 310 عمر به دست میآیدمقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان +310 عمر = 971 ظالم به دست میآید معادله ظالم و مقصر به عالم غوغا نموده هر طور کم و زیاد در نام خلفاء پلید میکنی مقصر و ظالم مشخص میشود به ابجد شیطان 22 عمر 22 ابابکر 22 مقصر 22 بدبختی 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کید 22 کلک 22 مکارا 22 روبا 22 مجرمین 22 منافقان 22 شیطان 22 عمر 22 ابابکر 22 لعنت 22 ملحد 22 به ابجد فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر541 فتنه ها 541+430 مقصر = 971 ظالم + 231 ابوبکر = 1202 ابجد سه خلیفه کفر 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 اهله مخالفتی 1202 ظالم 971 - 310 عمر =661 عثمان 661 - 231 ابوبکر = 430 مقصر430 +231 ابوبکر = 661 عثمان661-231 ابوبکر= 430 مقصر ابوبکر و عمر طبق معادله ظالم و مقصر از شیطان پست تر بوده اند به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 به اولین قاصبان احمق پلید541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 به ابجد نامردانه بی دین اسلام 559-18 ذالحجه غدیر خم = 541 عمر ابوبکر عهد خود را در غدیر شکستند و بارها نقشه قتل پیامبر و علی را کشیدند و موفق نشدند ستمکارترین انسان 1743- 1202 سه خلیفه عمر ابوبکر عثمان = 541 عمر ابوبکر 541 ستمگر ان اهل دین 851 - 541 عمر ابوبکر = 310 عمر 310گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نیرنگ 310 بمار زنگی 310 حرامیان 310 اباجهل در دبن 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 عمر310 اباجهل در دین 310 وهابی منافقی 310 حرامیان310 سم ری 310 همان سامری قوم موسی و سامری قوم محمد عمر بوده است بوده است چکیده از سنگ صدا در میآد ولی از وهابی در نمی آد وسابقون سابقون اولئک المقربون به علم ریاضی قرآن ابجد اسلامه حق245اسلامه حق 245 ابجدفاطمه 135+110علی = 245 میباشد اسلامه حق245 منظور علی 110+135 فاطمه میباشد به ابجد فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم به دست میآیداگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید اسلام 12 حق 12 ساعت 12 بماه 12 قلب 12 مثل 5 تن ضربدر73 فرقه = 365 روز سال اسلامه حق 245منظور علی 110+135 فاطمه = 245اسلامه حق علی و فاطمه میباشد 245-231 ابوبکر = 14 معصوم اسلامه حق میباشند ای مسلمان پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه زهرا باشد شما دینتان را از فرزندان رسول خدا شیعیان گرفته باشی درست وای بحالت اگر دینتان را از عمری ها گرفته باشی به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 ابجد ابوبکر و عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم به دست میآید به ابجد فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم به دست میآید به ابجد کودتا 431 - 541 ابوبکر و عمر = 110 علی مولای جهان است و عمر و ابوبکر به نامردیه عمر 310 نامردیه 310 عمر 310شرما541 شریکا 541 ابوبکر و عمر کودتا کردند عمر و ابوبکر با کمال پررویی و نامردی بر علیه خاندان نبوت کودتا نمودند 431 کودتا منهای 110 علی = 541 عمر و ابوبکر علی سالار 14 معصوم ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست جلوه بخدا 651- 541 عمر ابوبکر = 110 علی ابجد ابوبکر و عمر عثمان 1202 منهای 110 علی = نقض اسلامی۱۰۹۲+۱۱۰ علی = ۱۲۰۲ ابجد ابوبکر و عمر و عثمان ۱۲۰۲ اسلام را نقض نمودند به ابجد =دین اختلاف اهل دین ۱۲۷۶-۱۲۰۲ ابوبکر و عمر و عثمان = ۷۴ کسانی که باعث شدند در دین اسلام اختلاف بیفتد و دین اسلام را به ۷۴ فرقه از هم متلاشی نمودند ابجدصغیر سه خلیفه ۷۴ میباشد ابوبکر۲۷+۲۲ عمر +۲۵ عثمان = ۷۴ لعنت خدا بر سه خلیفه نادان که باعث ۷۴ فرقه شدن دین اسلام شدند به ابجد اختلافت 1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر اولین قاصب خلافت بوده کسانی که به مادرانشان رحم نمیکردند به خلافت رحم کنند3 تا بنگاهی تو یه محله چشم دیدن همو ندارند ابوبکرو عمر میخواند داشته باشند۹۲محمد + عهد شکن ۴۴۹ =۵۴۱ عمر و ابوبکر عهد خود را شکستند = بغدیر ۱۲۱۶-۱۴ معصوم = ۱۲۰۲ ابجد عمر ابوبکر و عثمان ۱۲۰۲ دشمن خدا بوده اند امام باقر(ع) میگفت چه کنم یاور ندارم انداره این ستا بزها یار با وفا ندارم اگه داشتم دستور جهاد میدادم ای مظلوم مولاء قول میدیم امام زمان که اومد جبران کنیم مولایمان را تنها نگذاریم و غوغا کنیم برای گسترش عدل و داد جهانی 20 سال شاید زنده باشیم یعنی کسی جرات میکنه در مقابل یاران مهدی بایسته با خدایا ما را به پابوسی ایشان نائل بگردان امر فرج قائم را برسان ان شاءالله آفتاب دین تجلی کردبر دوش نبی کعبه را روشن نموده خاتم پای علی آیا میدانید مقام یک جانشین بالاتر است من جانشین پدرم هستم ایشان کامپوتر نمیداند رایانه 27ابوبکر 27 + منکر عمر 22=49 مکرحیله 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49 مکر حیله 49تمام کلمات فارسی به ابجد اسلامه حق ۲۴۵ منظور علی ۱۱۰+۱۳۵ فاطمه = ۲۴۵ میباشد۲۴۵ سلاله حقیا ۲۴۵ قله اسلام ۲۴۵ مقصر ۴۳۰+۳۱۰ عمر +۲۳۱ ابوبکر= ۹۷۱ ظالم به دست میآید ظالم ۹۷۱-۵۴۱ عمر و ابوبکر= ۶۶۱ عثمان ۶۶۱ نفرته 735 - 661 عثمان = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 با خیانت بنبی 1128 -1202 سه خلیفه = 74 با خبائث اهل دین 1276- 1202 = 74 شیطان گمره 615 -541 = 74 سه خلیفه چه کسی قصب خلافت نمود و حق شیعه را لگد مال کردند به ابجد خلافت نادان 1587- 385 شیعه = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن ان من المجرمین منتقمون 1202 ابجد کبیر ابوبکر عمر عثمان 1202 بکافران محض 1202 خوش آمدیدخداوند سال را هم بخاطر ۵ تن و ۱۲ امام و ۱۴ معصوم سال را هم ۳۶۵ روز قرارداد ضرب این سه عدد هر کدام در خودش جمع سه ضرب ۲۵+۱۴۴+۱۹۶ = ۳۶۵ روز سال بخاطر اهل البیت و یطهرکم تطیرا ۵+۶+۳=۱۴ معصوم پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است فرقه به ابجد ۳۸۵ شیعه ۳۸۵ فقط یک فرقه اهل نجات است عمر و ابوبکر با کمال پررویی و نامردی بر علیه خاندان نبوت کودتا نمودند 431 کودتا منهای 541 عمر و ابوبکر = 110 علی سالار 14 معصوم ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست به ابجد اختلاف دین ۱۲۷۶-۱۲۰۲ ابوبکر و عمر و عثمان = ۷۴ کسانی که باعث شدند در دین اسلام اختلاف بیفتد و دین اسلام را به ۷۴ فرقه از هم متلاشی نمودند ابجدصغیر سه خلیفه ۷۴ میباشد ابوبکر۲۷+۲۲ عمر +۲۵ عثمان = ۷۴ لعنت خدا بر سه خلیفه نادان که باعث ۷۴ فرقه شدن دین اسلام شدن به ابجد خط خدا 1214 غدیر 1214 - 1202 سه خلیفه = 12 امام یعنی 14 معصوم و 12 امام 12+14= 26 راه حق26 علی 26 وصیت 26 بیعت 26 غدیر 26 راه حق 26 علی 26 امام بدین26اگر بخواهی با کسی تماس بگیری باید خط داشته باشی خط علی متصل به الله است به ابجد خط عصمت چهارده معصوم 1670+73 فرقه = 1743 ابجد کل چهارده معصوم 1743 هفتادوسه فرقه باید به 14 معصوم اقتداء کنند خانواده محترم رسول خدا 14 معصوم میباشد 14یعنی 4+1= 5 تن آل عباء حدیث کثاء آیه مباهله 5 انگشت داری به دست این نشانه 5 تن است 14 بند انگشت داری به دست این نشانه 14 معصوم شیعه است بزودی همه با هم ید واحده خواهیم شد ابرها جمع شدند که طوفان کنند غافل از رعد نگاه الهی این رهبرند این گردباد های به غیرت در آمده مطیع امر رهبرند که طوفان نمیکنند با حماسه قرآنی پیامبر اعظم 1743 شما را به ابجد 14 معصوم جلب مینمایم 1743 با حماسه قرآنی پیامبر اعظم 1743 ابجد 14 معصوم 1743ضرب این عدد شریف و شناخت آن عید 84 عید اسلام میباشد 84+26 راه حق= 110 علی 26 وصیت 26 بیعت 26 غدیر26 انتخاب درست 26 راه حق 26علی26 امام دین 26 عشق حق 26 یعنی 14+12 امام = 26 علی علی علی علی علی علی درکعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست سایه پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است در آیه 124 بقره خداوند میفرماید 124 هزار پیامبر و امام را خدا انتخواب نموده است هر پیامبری تا زنده است جانشینش را خودش از جانب خدا در غدیر خم انتخاب مینمایدو دین کامل میشود اکملت لکم دینکم و بعد از وفات و مرگش هر شورایی باطل میباشد در غدیر خم شده کامل که دین تف به روی کافرانو مشرکین قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی امام یعنی چه علمی به علم ریاضی قرآن ابجد امام 82 مهدی هم به ابجد صغیر و کبیر82 یعنی صاحب اصول دین 2+8= 10 اصول دین انقلاب ایران با نظرو تائید حضرت بقیه" الله صورت گرفت ابحد صغیر مولاء مهدی 23ضربدر 59 کبیر = 1357 سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام مهدی عج چرا امام عالمین است بخاطر اینگه با تمام لحجه ها و با تمام زبانهای دنیا آشناست با هر کسی به زبان خودش صحبت میکند زبان تمام موجودات عالم خیوانات را میداند عصای موسی در دست و انگشتر سلیمان بگف دارد و مرده ها را به امر خدا زنده میکند و سنگ را طلاء مینماید مثل رسول خداو علی مرتضاست نماینده خداست آهن ربای قلب هاست یوسف زهراست دوازدهیم امام شیعیان میباشد دوازدهمین سوره قرآنهم یوسف زهراست من سنگ دل بودم تو از سنگ هم طلاء درست میکنی ایدۀ ظهور موعود بزرگ که با خروج خود، عدل و قسط، گشایش و آسایش را در مقطع پایانی تاریخ حیات انسان، به ارمغان خواهد آورد عقیده ای است که پیروان ادیان سه گانۀ ابراهیمی و بخش چشم گیری از سایر ملل به آن ایمان داشته و دارند. یهودیان مانند مسیحیان که به بازگشت عیسی (ع) معتقدند به ظهور یک منجی میاندیشند علی رغم وجود مذاهب مختلف اسلامی و تفاوتهای عقیدتی ناشی از آن، همۀ مسلمانان طبق بشارت رسول اکرم (ص) به ظهور امام مهدی (ع) در آخرالزّمان اعتقاد راسخ دارند. اساساً میان مسلمانان و پیروان دیگر ادیان در اصل اعتقاد به ظهور یک منجی در آخرالزّمان هیچ گونه اختلافی نیست، هر چند در مصداق آن میان مسلمانان و دیگران اختلافاتی وجود دارد، لیکن تمامی امّت اسلامی بر این باورند که اسم مبارک وی «محمّد» و لقب او «مهدی (1) » است. واژگان کلیدی: موعود، ادیان ابراهیمی، ماشیح، موعود یهودی، مسیحی، موعود اسلام مقدمه قدرتهای بزرگ جهانی مدعیاند که در تلاشند که صلح، آرامش و عدالت را در جهان ایجاد کنند تا در پرتو آن، زندگی بشر سامان یابد، امّا متأسفانه گذشت زمان و تاریخ نشان داد که نه تنها مشکل بشر وامانده از ناکامی که با این شعار حل نشده و نتوانسته باری را از شانۀ بشر تیره بخت بردارد، بلکه آرمان نشان میدهد که افزایش جرم و جنایتها و تجاوز به حقوق ملتها هر روز بر نگرانیهای بشر میافزاید؛ تا جایی که نزدیک است اجتماع انسانی از رسیدن به یک زندگی سالم بشری و لذت بخش و آیندۀ درخشان مأیوس گردد. اینجاست که اعتقاد به نجات در ادیان «منجی گرایی» یا «موعود» به ویژه مهدویّت در اسلام که همان اعتقاد به منجی آخرالزّمان است باعث میشود پیروان ادیان با امید و اعتقاد به منجی آخرالزّمان است باعث میشود پیروان ادیان با امید و اعتقاد به پیروزی نهایی حق بر باطل، به یاری همنوعان مظلوم خود بشتابند و برای برآوردن بزرگترین آرزوی بشریت، یعنی حکومت دین بر سراسر هستی، دست از تلاش و کوشش بر ندارند تا وعدۀ الهی محقق گردد. به امید آن روز که دست ظالمین کوتاه و مستضعفان و مؤمنان وارث زمین گردند؛ «أنَّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحونَ (2) » موعود یکی از لقبهای بسیار معروف حضرت مهدی (ع) است. این لقب از آن جهت به آن حضرت داده شده است که نوید ظهور او توسط انبیای بزرگ الهی به تمام امتها رسیده است و در نتیجه آن عقیده به ظهور یک منجی بزرگ الهی در آخرالزّمان که جهانیان را از یوغ ستم و بیداد رهایی خواهد بخشید، به عنوان یک اعتقاد عمومی و همگانی مطرح است. به گونه ای که امروزه هیچ مذهب و آیین را نمیتوان یافت که معتقد به ظهور منجی بزرگ جهانی از جمله آموزه های اصلی و پایه های اعتقادی آن نباشد. به علاوه علیرغم وقوع تحریف در متون کتابهای دینی ادیان گذشته، در بخشهای زیادی از آنها به نمونههایی از این نویدها بر میخوریم. به عنوان مثال در زبور حضرت داوود (ع) که تحت عنوان مزامیر در لابه لای عهد عتیق آمده است در حداقل سی و پنج مورد، نویدهایی دربارۀ ظهور موعود جهانی به چشم میخورد. همین طور در عهد عتیق (تورات) در کتابهای اشعیای نبی در فصل 1 و 45 و زکریای نبی فصل 14 و صفینای نبی فصل 3 و سلیمان نبی فصل 2، حزقیل نبی فصل 21 و در این باره مطالب زیادی به چشم میخورد. در اناجیل اربعه به این موضوع بیش از سایر منابع دینی سابق پرداخته شده است در قاموس کتاب مقدس «دمستر هاکس» تصریح دارد که در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) کلمه پسر انسان بیش از هفتصد بار تکرار شده است که تنها سی مورد آن با حضرت عیسی (ع) قابل تطبیق است و حدود پنجاه مورد دیگر از نجات دهنده موعودی سخن میگوید که در آخرالزّمان ظهور خواهد کرد و حضرت عیسی (ع) نیز با او خواهد آمد، تا او را یاری نماید. به همین ترتیب در کتابهای مقدس سایر آیینها، نظیر زردشتیان، هندوها، بودائیان و ... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی میکردهاند، مباحث زیادی در زمینۀ منجی موعود جهانی بیان شده است (3). گذشته از این در چند مورد برخی از وعده های مهم موجود در آیات قرآنی به قیام امام زمان (ع) تطبیق شده است که از جملۀ آنهاست : آیۀ 55 سورۀ نور آیۀ 22 و 23 سورۀ ذاریات از امام سجاد (ع) روایت شده است که این آیات به مسئلۀ قیام مهدی (ع) که از خاندان پیامبر است اشاره دارد (4). در زیارت معروف حضرت مهدی (ع) که مرحوم سید بن طاووس آن را نقل میکنند، از آن حضرت در یک مورد با تعبیر موعود امتها یاد شده است: «السلام علی المهدی الّذی وعد الله عزّوجل به الاهم أن یجمع به الکلم و یلم به الشعث و یملأ به الأرض قسطاً و عدلاً و یمکن لهُ و ینجز به وعد المؤمنین (5) » (درود بر آن مهدی که خداوند عزوجل وعده ظهور او را به امتها داده است که به وسیلۀ او وحدت و یکپارچگی را جایگزین پراکندگی و تفرقه نموده، وعدههایی که به مؤمنان داده شده است به دست او عملی خواهد شد) پس همۀ امتها علیرغم اختلاف نظری که در بیان مشخصات و اوصاف او دارند، ایشان را به عنوان موعود بزرگ الهی میشناسند؛ همو که پس از ظهور، همۀ انسانها را به سعادت واقعی که همواره در آرزوی آن به سر میبرده اند، رهنمون خواهد شد و به ظلم و بی عدالتی پایان خواهد بخشید (6). اگر چه نوعی وحدت موضوعی میان همۀ ادیان و نحله های دینی فوق دربارۀ منجی یا موعود دیده میشود، امّا از سوی دیگر تعارضهایی نیز در میان آنان وجود دارد. مهمترین این تعارضات آن است که پیروان هر کدام از ادیان جز نحله های عرفانی منجی را کسی یا شخصیتی از دین خودشان میدانند. شاید ریشه این تعارضات از آنجا باشد که هر قوم و ملتی صرفاً دین خود را بر حق و ادیان دیگر را باطل میداند (7). دلایل بر موعود دلیل عقلی بر موعود: دلیل عقلی نیز ما را به ضرورت آمدن نجات بخش و رسیدن انسان به فضایل و کمالات مطلوب خود در آخرالزّمان نوید میدهد. علامۀ طباطبایی عباراتی دارند که قابل توجه میباشد: هر نوعی از انواع مختلف آفرینش از نخستین روز پیدایش متوجه آخرین مقصد کمالی و هدف نوعی خود بوده و با نیروی مناسب وی که بدان مجهز است برای رسیدن به این هدف، بی این که کمترین سستی و خستگی از خود بروز دهد مشغول تلاش و تکاپو میباشد. دانۀ گندمی که شکافته شده و نوک سبزی بیرون میدهد، از همان وقت متوجه بوته گندم کامل است که پر از سنبلهای افشان میباشد و هستۀ درختی که شروع به روییدن میکند، به سوی درخت کامل پر از میوه عازم است؛ نطفۀ حیوانی که میخواهد جنین شود، هدفی جز این که از نوع مناسب خود یک حیوان کاملی شود، ندارد و به همین قیاس است موارد دیگر. برخورد اسباب و علل مخالف و موافق، اگر چه بسیاری از این موجودات را که چون قافله ای پیوسته به سوی مقصد خود متحرکند از وصول به مقصد کمالی مانع میشود و در نتیجه بسیاری از آنها پیش از رسیدن به آرزوی تکوینی خود از میان میروند، ولی با این همه هرگز نظام آفرینش از رویۀ عمومی و دائمی خود دست بر نداشته و پیوسته سرگرم سوق پدیده های نو به سوی کمالشان میباشد و در نتیجه پیوسته از هر نوع دسته ای به کمال و هدف تکوینی خود میرسند و البته نوع انسانی از این حکم عمومی و نظم همگانی مستثنی نیست، بی تردید انسان نوعی از انواع موجودات است که نمیتواند به تنهایی زندگی کند و برای رسیدن به آرمان تکوینی خود ناچار است در حال اجتماع و دسته جمعی به سر برده، هدف وجودی خود را بدست آورد. مشاهدۀ حال جامعه های بشری این معنا را تأیید میکند. زیرا هر جامعه از جامعه های بزرگ و کوچک انسانی، آرزویی جز این ندارند که در حال آرامش و صفا و ارتفاع موانع زندگی کرده و بهرۀ انسانی را از زندگی خود بر دارند. نیز روشن است که جامعۀ بشری تاکنون نتوانسته به این آرزوی خود جامۀ عمل بپوشاند، از طرف دیگر نیز دستگاه آفرینش از رویۀ خود دست بردار نبوده و هم از دست ساخته های خود عاجز و زبون نخواهد شد. این نظر عقلی به ما نوید قطعی میدهد که عالم بشریت یک روز ایده آلی در پیش دارد که سر تا پا سعادت و کامیابی بوده و در وی همۀ خواسته های فطری انسانی که در نهاد این نوع رسم شده، برآورده خواهد شد و نیز میدانیم که انسانیت هرگز به یک چنین محیط پاک و نورانی نایل نخواهد شد، مگر در سایه واقع بینی و حق پرستی، که در اثر آن، حس خود خواهی و سود پرستی و رذایل دیگری که موجب به هم خوردن آرامش جامعه و اختلال زندگی فرد میباشد. از درون مردم رخت بر بسته و جلوه های نهاد پاک یک انسان فطری و طبیعی دست نخورده جایگزین آنها شوند. نتیجه بیان گذشته این است که در مسیر همین زندگی اجتماعی انسانی خودمان، روزی فرا خواهد رسید که سعادت کامل اجتماعی انسان را صد در صد تضمین کند و در آن روز، عموم افراد در سایه واقع بینی و حق پرستی، خوشبختی واقعی خود را به دست آورده و در مهر امن و امان مطلق و بی مزاحمت هر گونه ناملایمات فکری به سر خواهند برد. قرآن کریم نیز همین نظر عقلی را تأیید نموده است و در چند جا مژدۀ چنین روزی را به اهل حق و حقیقت میدهد (8). موعود در ادیان : عقیدۀ ظهور موعود و منجی در تاریخ ادیان، برخاسته از ضرورت نجات خواهی بوده است. پس روشن میشود که اصل نجات خواهی و انتظار رهایی، یک اصل و امید مشترک همۀ ادیان بوده است. ما در این مقاله ادیان را به ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی تقسیم میکنیم و ایدۀ موعود شناسی را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم. ادیان ابراهیمی: همۀ دینهای ابراهیمی از سنّت ابراهیم (ع) یعنی دین حنیف او الهام میگیرند. دینهای یهود و مسیحیت و اسلام از جهاتی با یکدیگر اشتراک دارند که در ذیل به برخی اشاره میکنیم. 1.ادیان ابراهیمی همگی معتقد به تئوری پیامبری هستند. (نبوت) 2. قرآن کریم پیروان ادیان ابراهیمی را «اهل کتاب» میخواند (یهود مسیحیت اسلام) 3. پیروان ادیان سه گانه ابراهیمی، بر پیروزی ادیان بر کفر، حاکمیت حق و علم، عدالت اجتماعی، نجات بشر از ظلم و ستم و وراثت زمین به صالحان، اعتقاد راسخ دارند. در یک کلمه میتوان گفت فلسفه تاریخ در ادیان ابراهیمی با اعتقاد به ظهور منجی و موعود معنی پیدا میکند. موعود یهود یکی از پایه های اساسی و اصول مهم آیین یهود، ایمان به ظهور ماشیح و دوره نجات (گئون) است. هر فرد یهود که به ماشیح اعتقاد نداشته باشد و یا چشم به راه آمدن او نباشد، منکر سخنان حضرت موسی و سایر انبیاء بنی اسرائیل است، زیرا موضوع ماشیح به دفعات در متون مقدس عنوان شده است. واژۀ «ماشیح» کلمۀ عبری و معادل واژه فارسی «مسیحا» است. ماشیح به معنای مسح شده یا تدهین شده به روغن مقدس میباشد و معرّب آن «مسیح» است. این واژه لقب پادشاهان قدیم بنی اسرائیل بوده، ولی در زمانهای بعد به کاهنان بزرگ و حتی به برخی پادشاهان غیر بنی اسرائیلی نظیر کوروش نیز اطلاق شده است. زیرا معتقد بودند که خدا او را برگزید و مسح کرد تا نقش رهاننده بنی اسرائیل را به عهده گیرد. در زمان پیامبران بنی اسرائیل، آنها در مراسمی مقداری روغن بر سر پادشاهان میریختند و با دست خود آنها را مسح میکردند. بر اثر این کار، آن پادشاه ماشیح خوانده میشد و اطاعت او بر همگان واجب میگردید. آنچه مسلّم است این است که واژۀ ماشیح ابتدا کارکرد موعودی یا منجی گرایی نداشت و صرفاً یک لقب برای پادشاهان بنی اسرائیل بود. بر اساس متون مقدس یهود، نخستین بار این واژه به «طالوت» اطلاق شده است. چون بنی اسرائیل در اوج بدبختی و فلاکت به سر میبردند و گرفتار انواع شداید و دزدی و ظلم شده بودند لذا برای رهایی از این درد سرها به خدمت سموئیل پیامبر رسیدند و از او خواستند حاکمی را بر آنان منصوب کند تا آنان را از آن وضعیت اسفناک نجات دهد و قدرت حفاظت از آنها و داراییهای آنها را داشته باشد. سموئیل نیز طالوت را تدهین یا روغن مالی کرد و لفظ ماشیح برای اولین بار بر او اطلاق شد. امّا الگوی کامل مسیحایی از دوران حکومت داوود نبی شکل میگیرد. داوود تجلی بخش وعدۀ الهی بر قوم برتر یا قوم خدا، به واسطه حکومت پی ریزی میشود. ماشیح موعود، داوود نیست، بلکه از نسل اوست (9). زمانی که این حکومت به مراحل کامل خود در عصر داوود (ع) و سلیمان (ع) رسید میتوان آن را مصداق وعدۀ الهی بر بنی اسرائیل دانست. به طوری که برای همۀ عالمان یهود این ایده مطرح شد که حکومت مسیحیایی داوود برای همیشه ادامه خواهد داشت. این را میتوان در آیات سموئیل اول ملاحظه کرد (10). در سراسر مزامیر، دوران داوود و سلیمان (ع) به عنوان دوران طلایی یهود، عصر آرمانی و حکومت ابدی مطرح است (11). دیری نپایید که حکومت سلیمان که یک حکومت واحد بود، به دو تکه تبدیل شد لذا وقتی دوران انحطاط حکومت بنی اسرائیل شروع میشود، ماشیح بود داوود و سلیمان، رنگ میبازد و از این جا میگویند این حکومت ماشیح موعود نبوده و ماشیح در آینده خواهد آمد. از این زمان به بعد انتظار موعود بیشتر میشود. زیرا بدبختیها و رنج یهودیان در این دوران افزایش پیدا میکند. در طول تاریخ، اعتقاد به ظهور ماشیح در میان بنی اسرائیل قطع نشد و همواره افت و خیز داشته است. البته وعدۀ ظهور شخص خاصی نیست بلکه فقط وعدۀ آمدن دوران طلایی برای یهود مطرح میشود (12). پیامد های موعود باوری در یهود 1.امید به تحقق وعدۀ الهی 2.صبر و آرامش در برابر مشکلات 3.ایجاد نشاط 4.وحدت قومی 5.تن دادن به شریعت و رفتار شرعی ویژگیهای ماشیح : 1.ماشیح انسانی معمولی است. همۀ دانشمندان یهود دربارۀ این که ماشیح انسان معمولی است اتفاق نظر دارند. از نشانه های او این است که صداقت و پارسایی او از بدو تولّد دائماً در حال افزایش بوده و به خاطر فضیلت و اعمال شایستهاش به عالیترین و والاترین درجات تکامل روحانی دست خواهد یافت. 2.ماشیح از نسل داوود است(13). 3.قدرت او کیهانی است؛ نمیخواهد با اعمال خارق العاده کاری انجام دهد. 4.زادۀ بیت الحم است؛ در مرکز یهودیت و یهودی زاده است. 5.اشراف زاده است؛ از خاندان پادشاهان بوده است. 6.شهرنشین است؛ با ادبیات شهرنشینی آشنا است. کارکرد های اندیشۀ ماشیح 1.تشکیل حکومت و استقلال سیاسی 2.داوری نهایی بین همۀ اقوام و سهل گیری بر بنی اسرائیل 3.نابودی امتهای مشرک؛ مرادشان از امتهای مشرک اقوام غیر یهودی است. 4.اعطای قدرت جهانی به بنی اسرائیل 5. زنده کرده مردگان؛ مردگان و اموات از گور برخاسته با زندگان و گروه متقیان و ابرار گرداگرد مسیحا صف واحدی تشکیل میدهند (14). موعود در نگاه منابع یهود منبع مهم یهودیان در آموزههایشان، عهد عتیق است که مشتمل بر 39 کتاب است که از نظر موضوع به سه بخش تقسیم میشوند: 1.تورات و بخش تاریخی عهد عتیق 2.حکمت و مناجات 3.پیشگوییهای انبیاء در تورات به خصوص در اسفار پنج گانه هیچ سخن صریحی دربارۀ ماشیح و موعود وجود ندارد. برخی خواستند با تأویل برخی آیات آن، این چنین وانمود کنند، ولی به صراحت چیزی در این زمینه وجود ندارد. ولی در بخشهای دیگر مثل مزامیر داوود و یا در پیشگوییهای انبیایی مثل عاموس، هوشح، اشعیاء، دانیال و ملاکی در این زمینه مطالبی دیده میشود، در کتب دیگر یهود نظیر تلمود (15) بحث مسیحا یا ماشیح مشاهده میشود. برای مسیحا نامهایی نظیر، ابن داوود، داوود، مناحم بن حزقیا، صِم، شالوم و حَدرک ذکر شده است. وضعیت جهان در عصر ظهور ماشیح جهان در عصر ظهور ماشیح، به بهترین وجه توصیف شده است. ذات اقدس متبارک، ده چیز را در دوران ماشیح تازه خواهد کرد: او خود جهان را با نور خویش روشن خواهد کرد (16). خداوند از اورشلیم آب روان جاری خواهد کرد و هر کسی را که بیماری داشته باشد به واسطۀ آن شفا خواهد داد (17) .درختان را وادار میکند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوهها میخورد و شفا مییابد. تمام شهرها ویران شده را از نو آباد خواهد کرد خداوند اورشلیم را با سنگهای یاقوت کبود از نو بنا خواهد کرد. صلح جاودان در سراسر طبیعت حکم فرما خواهد شد. خداوند تمام حیوانات و خزندگان را فراخوانده، با بنی اسرائیل و با آنها عهد خواهد بست (18). گریه و شیون و زاری در جهان نخواهد بود. آنچه آمد بخشی از وضعیت جهان در عصر ظهور ماشیح در نگاه متون یهودیت است. پس با همۀ این مطالب مشخص میشود که یهود به موعود اعتقاد دارند و حکومت او را انتظار میکشند. موعود در دین مسیح مسیحیت تنها دینی است که از دل دین دیگری (یهود) بیرون آمد این ویژگی ممتاز مسیحیت است. مسیحیت یک مذهب از مذاهب مختلف یهود است. پیشینۀ تاریخ یهودیت و مسیحیت یکی است، هر چه یهود معتقد است مسیحیت هم اعتقاد دارد، پس از عیسی بن مریم (ع) عده ای ادعای ماشیح کردهاند، امّا هیچ کس به اندازۀ عیسی مطرح نشد و فقط ادعای عیسی (ع) به عنوان ماشیح مطرح شد. پیروان او همین یهودیان بودند. زیرا بر اساس یک باور یهودی منجی ماشیح شکل گرفت. بر اساس آموزه های مسیحیت، نه عیسی ادعای دین جدید دارد (19) و نه جماعتی که اطراف او جمع شدند همه مدعی بودند که یهودی هستند منتهی همان موعود و منجی که منتظرشان بودند ظهور کرده است. در عهد عتیق تعابیر کنایی که درباره موعود (مثل پسرانتان) آمده، کنایه از ماشیح است، ولی در عهد جدید (یعنی، یابنده) آنچه که باعث بر دار کشیده شدن عیسی (ع) است ادعای ماشیح بودن ایشان است نه ادعای دین جدید و زائل کردن دین قدیم. یکی از باورهای مشترک بین یهودیت و مسیحیت همان ماشیح است؛ یعنی در اصل انتظار موعود و منجی با یکدیگر مشترک هستند، بدون شک مسیحیان این مطلب را از یهودیان گرفتند. مصداق این موعود منجی و موعود مسیحیان بر خلاف منجی یهودی است. زیرا مصداق موعود آنها عیسی بن مریم (ع) است و در این جهت، موعود مسیحیها مانند مسلمانان است که لقبش، نصبش همه معبّن و مشخص است. در عهد جدید با دو چهره اساسی موعود روبه رو هستیم: چهرۀ اول: موعود یهودی - مسیحی که پیشینۀ یهودی دارد و هم یهودیان و هم مسیحیان آن را قبول دارند. چهرۀ دوم: موعود مسیحی که فقط مسیحیان آن را قبول دارند. موعود یهودی مسیحی اصل این باور یهودی بوده است، ولی با موعود یهودی اختلاف مصداقی دارند، یهودیان مصداق را عیسی نمیدانند ولی مسیحیان مصداق را عیسی میدانند. یهودیان میگفتند این عیسی با آن اوصاف ماشیح که در کتب اشعیاء و ذکریا و دانیال آمده، سازگار نیست. بر عکس یهودیانی که به عیسی ایمان آوردند، تلاش میکردند آن اوصاف ماشیح در کتب انبیاء فوق را بر عیسی (ع) تطبیق دهند. یکی از اوصاف این بود که ماشیح فرزند داوود است. وظایف موعود یهودی مسیحی 1.نجات انسان از آثار گناه اولیه: او آمد تا بشر را از عواقب گناه اولیه نجات دهد که عبارت از طبیعت گناه آلود آدم ابوالبشر است. 3.رساندن انسان به مقام پسر خواندگی؛ انسان دیگر غلام نباشد بلکه پسر خدا باشد. 4.رساندن انسان به هدایت ابدی؛ همان نجات از جایگاه غلامی و رساندن به مقام پسر خواندگی است. گونه شناسی موعود: این موعود مشخص است. در آغاز راه، انسان است، امّا بعد حیثیت انسانی را از دست میدهد و خدا میشود؛ فرا ملی است و مال یک نژاد خاص نیست. نجات بخشی او ویژگیهایی دارد: 1.شخصی است: هر شخصی با اتصال به مسیح میتواند نجات پیدا کند. 2.کیهانی است: کار خارق العاده نمیکند. 3.فرا زمان است: هر کسی در هر زمانی به واسطۀ مسیح به عنوان ماشیح نجات مییابد. 4.مشروط است: باید به ماشیح ایمان آورد تا نجات یابد. چهرۀ دوم: موعود مسیحی این نگاه که مختص مسیحیت است و ربطی به یهودیت ندارد. این موعود بازگشت دوبارۀ عیسی به جهان تفسیر شده است، بر اساس این باور، ماشیح که همان عیسی بود، پس از آن که بر صلیب شد، دوباره به جهان باز خواهد گشت. بر اساس این باور عیسی خود به صورت ناگهانی و بدون اطّلاع قبلی، در جلال و هیبت پدر، به همراه فرشتگان و همراه با پیروزی و فتح خواهد آمد؛ یعنی خود او میآید، نه آن که یهود میگوید شخصی از نسل داوود خواهد آمد. بر خلاف موعود چهرۀ اول، موعود مسیحیت در چهرۀ دوم دارای حکومت است و برای پادشاهی میآید. اهداف و ثمرات بازگشت مسیح 1.پذیرش ایمان داران؛ یعنی عیسی مسیح وقتی ظهور میکند، همانند گذشته، همۀ مؤمنان دور او جمع میشوند. 2.داد رسی و دادن پاداش؛ در انجیل آمده است: «زیرا من با فرشتگان خود در شکوه و جلال پدرم خواهم آمد و هر کس را از روی اعمالش داوری خواهم کرد (20) » 3.نجات بنی اسرائیل؛ «همگی بنی اسرائیل ایمان خواهند یافت (21) » 4. داوری در میان همۀ امتها 5. آزاد ساختن و برکت دادن؛ «زمین از تباهی آزاد خواهد شد با آمدن مسیح (22) » 6. برقراری ملکوت؛ ملکوت خدا را برقرار میکند همان حکومتی است که خداوند به داوود وعده داده بود. حوادث بعد از ظهور مسیح با علائم ظهور از عهد جدید حوادثی در عصر ظهور مسیح اتفاق میافتد. در کتاب مکاشفه یوحنا (23) آمده است: یوحنا اصرار دارد که تمام پیشگوییها در عصر ظهور مسیح (ع) محقق خواهد شد تا آنچه که در زبور داوود آمده است، منطبق بشود (24) که عبارتند از: 1.آمدن مسیح با مقدسان (قدسیان) 2.جنگ به نام چاه مجدان یا چار مجدان 3.بسته شدن شیطان 4.نشستن مقدسان بر سریر قدرت و عزت (حکومت خواهند کرد) 5.آزاد شدن شیطان پس از هزار سال (وقتی مسیح میآید شیطان را آزاد میکند، ولی شیطان دیگر نمیتواند کسی را وسوسه کند) 6.داوری بر تخت سفید (قیامت کبری) مسیح داوری میکند چه کسی بهشتی است و چه کسی جهنمی. 7.نهایت پایان عالم؛ بعد از این دیگر مسیح و پیروانش جاودانه خواهند شد، دوباره به خدا ملحق میشویم و به او میپیوندیم. زمان بازگشت موعود زمان آمدن او نامعلوم است حتی گاهی اوقات از بیان زمان نهی شده است (25). ولی ظهور مجدد او آشکار و علنی است و همچون گذشته مخفی نیست. زیرا بار اول قرار نبود بین مردم داوری و حکومت نماید، ولی بار دوم هم حکومت است و هم داوری (26) . اسلام و امام مهدی (ع) : دین اسلام تنها دینی است که آموزه های وحیانی آن دست خوش تغییر، تبدل و تحریف نشده است و کسی هم نتوانسته مثل و مانندی برای آن بیاورد؛ همچنین مطابق نیازهای بشر به روز بوده و هر روز دریچه ای جدید به روی انسان گشوده است؛ هیچ گاه در بستر زمان رنگ کهنگی به خود نگرفت و همواره بشر وامانده و سرگردان را راهنما بوده و هست. حال که اسلام با این ویژگیهای منحصر به فرد، در همۀ مسائل بزرگ و کوچک انسان، اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پرداخته و چیزی را فروگذار ننموده است؛ چطور میتواند نسبت به مسئلۀ مهمی مثل آیندۀ جهان و نجات بشر سکوت اختیار کند. مؤید این مطلب سخنان دو تن از اندیشمندان معاصر است: 1 مرحوم علامۀ طباطبایی میفرماید: «و به حکم ضرورت، آینده جهان روزی را در بر خواهد داشت که در آن روز جامعه بشری پر از عدل و داد شده و با صلح و صفا هم زیستی نماید و افراد غرق فضیلت و کمال شوند. البته استقرار چنین وضعی به دست خود انسان خواهد بود و رهبر چنین جامعه ای منجی جهان بشری و به لسان روایات مهدی (ع) خواهد بود (27) .» 2 شهید مطهری میفرماید: «در طول تاریخ گذشته و آینده، نیروهای انسان به تدریج بیشتر جنبه ایدئولوژیک پیدا کرده و میکند و انسان تدریجاً از لحاظ ارزشهای انسانی به مراحل کمال خود یعنی به مرحله انسان ایده آل و جامعه ایده آل نزدیکتر میشود، تا آن جا که در نهایت امر، حکومت عدالت، یعنی حکومت کامل ارزشهای انسانی که در تعبیرات اسلامی از آن به حکومت مهدی (ع) تعبیر شده است مستقر خواهد شد و از حکومت نیروهای باطل و حیوان مآبانه، خود خواهانه و خود گرایانه اثری نخواهد بود (28) »؛ لذا با این مقدمات وارد اصل بحث خواهیم شد. در این قسمت از مقاله نخست موعود و منجی مورد نظر اسلام معرفی میشود و آن گاه آموزۀ نجات از منابع قرآن و سنت بررسی خواهد شد. واژۀ مهدی: موعود و منجی اسلام، نزد شیعه و سنی، مهدی نام دارد. مهدی به معنای هدایت شده است. مهدویت از همین ریشه است. مهدی (ع) مشهورترین لقب آن حضرت عامه و خاصه است. البته گاهی نیز در حالت فاعلی، به معنای هدایت کننده به کار میرود. محمد بن عجلون از امام صادق (ع) چنین نقل میکند: «و قائم عجل الله را از آن جهت مهدی گفتهاند که مردم را به آئینی که از دست دادهاند هدایت میکند (29) ». اما آنچه بیشتر در روایات آمده، همان معنای نخست است. امام باقر (ع) در این باره فرمود: «به درستی که مهدی نامیده شده، به جهت این که به امر مخفی هدایت میشود. او تورات و سایر کتابهای الهی را از غاری در اذطاکیه بیرون خواهد آورد (30) ». از امام صادق (ع) نیز وقتی پرسیده میشود: چرا مهدی نامیده شده است؟ فرمود: «لأنّهُ یُهدی إلی کل أمر مخفی»؛ یعنی به جهت این که به تمامی امور پنهان هدایت میشود (31) . لقب مهدی اگر چه اختصاص به آخرین امام ندارد و بقیه ائمه (ع) نیز مهدی هستند ولی تنها از آخرین پیشوا به عنوان مهدی یاد شده است. این لقب از همان ابتدای شکل گیری بحث مهدویت بر زبان معصومین (ع) رایج بوده است. در روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص) نیز این لقب به چشم میخورد. بنابراین در کتابهای اهل سنت هم فراوان این لقب آمده است (32) .امام حسین (ع) فرمود: «دوازده از ما مهدی است، اول ایشان امیر مؤمنان بود و آخر ایشان نهمین فرزند از نسل من ... است (33) ». محمد بن عمران گفت: «من از امام ششم شنیدم که فرمود: ما دوازده مهدی باشیم (34) ». مهدویت از دیدگاه اهل سنت اهل سنت در این که مهدی موعود (ع) از نسل پیامبر (ص) و از فرزندان زهرای اطهر (ع) است و این که زمین را از عدل و داد پر میکند، پس از آن که از جور و ستم پر شده باشد، این که عیسی مسیح از آسمان نازل شده و در پشت سر آن حضرت نماز میخواند، و این که مردم در عصر آن حضرت در رفاه زندگی میکنند و این که مهدی، حسینی بوده و از نسل امام حسین (ع) است تردید نداشته و با تمام خصایص و خصلتهای امام حسین (ع) او را میشناسند و به دلیل روایات متواتری که در این باب از پیامبر (ص) وارد شده ابداً نسبت به وجود آن حضرت به خود تردید راه نمیدهند. اگر چه بیشتر آنها انکار میکنند که آن حضرت پسر بلا واسطۀ امام حسن عسگری (ع) و خلیفۀ دوازدهم رسول خدا (ص) میباشد، به دلیل شبهات واهی که دارند (از قبیل این که پنج ساله چگونه به مقام امامت میرسد و انسان چگونه میتواند این همه عمر کند) با شیعه در شخص امام عصر (ع) هم عقیده نیستند، ولی در اصل مهدویت و این که آن موعود ملل، حضرت مهدی (ع) است بحثی ندارند. مهدویت از دیدگاه شیعه شیعه معتقد است که مهدی، فاطمی است؛ یعنی از فرزندان آن بانوی بزرگوار است و پسر امام حسن عسگری (ع) و دوازدهمین امام و وصی و جانشین پیامبر است. شیعه بر خلاف سایر فرق اسلامی معتقد است که زمین هیچ گاه خالی از حجت نخواهد بود؛ لذا یکی از امتیازاتش از سایر فرق، اعتقاد به مهدی موعود (ع) با نام و نشان است. مهدی در قرآن خداوند در قرآن کریم، در آیات متعددی وعدۀ تشکیل حکومت جهانی اسلام، بسط دین است، غلبه آن بر همه ادیان، زمامداری صلی و ارباب لیاقت و پیروزی حزب الله را داده است. در این زمینه، آیات بسیاری در قرآن کریم وارد شده است. برای نمونه آیاتی را در مبحث ذکر میکنیم: 1. «لا ینال عهد الظالمین»؛ دلالت و مضمون التزامی این آیه آن است که عهد و امامت الهی (مقام ناجی و موعود) که به ابراهیم (ع) داده شد، پس از او سنتی جاری و همیشگی است که حضرت ابراهیم (ع) آن را برای ذریۀ خود طلب کرد و خداوند خبر داد که این عهد اختصاص به غیر ظالمین دارد. پس باید همواره چنین شخصیت شایسته ای روی زمین باشد. 2. «أنما انت منذر و لکل قوم هاد» روایات میگویند منذر، رسول اکرم (ص) و هادی قوم صدر اسلام، امام علی (ع) بودهاند و به حکم عمومیت آید، دیگر اقوام نیز نیازمند هادیاند و هادی امت عصر حاضر حضرت مهدی (ع) است. فخر رازی میگوید: «انذار کننده، پیامبر اسلام (ص) و هدایت کننده علی (ع) است، چون ابن عباس میگوید: پیامبر دست مبارک را بر سینهاش گذاشت و فرمود: انا المنذر و سپس اشاره به علی (ع) کرد و فرمود: انت الهادی یا علی بک یهتدی المهتدون من بعدی.» 3 و اما آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» صریح آیه شریفه میفرماید که از اولی الامر خود پیروی کنید. این دستور مطلق است و مانند دیگر خطابهای قرآنی مربوط به همۀ انسانها در همۀ زمانها و مکانها میشود. لازمۀ این دستور دائمی وجود ولی امر در هر زمانی است، و گرنه دستور، فاقد موضوع میشود. طبق این آیه، همۀ مؤمنان مکلف هستند پس از خدا و رسولش به ولی امر خود مراجعه کنند. پس باید همواره به وجود یک ولی امر معتقد بود، همانطور که رسول اکرم (ص) به عنوان ولی امر، رسالت نجات مردم ما از جهالت و ناامنی عهده دار بود، ولی امر جانشین او نیز این گونه خواهد بود. پرسش اصلی این است که این ولی امر کیست؟ چه ویژگیهایی دارد؟ آیا همین حاکمان موجود و حاکمان گذشته نمیتوانند مراد از این اولی الامر باشند؟ دقت در مضمون این آیه شریفه و دیگر آیات مربوط و نیز احادیث و سخن دانشمندان دینی مسلم میسازد که مراد از ولی امر کسی است که دارای اوصاف نبی اکرم (به ویژه عصمت و علم عالی) باشد و نیز دستور پیروی از اولی الامر در ردیف دستور پیروی از خدا و رسولش قرار گرفته است و این اثبات میکند که ولی امر از انسانهای عادی معمولی نیست، بلکه انسانی است الهی و دارای صفات ویژه که در کنار خدا و رسولش قرار گرفته است. مهدی در روایات در میان متون روایی، روایاتی است که به موعود باوری و مهدی باوری و امید به نجات نظر دارند: در روایات از حقایقی خبر داده شده است و تکالیفی از مسلمانان خواسته شده است که لازمۀ آنها مهدی باوری است و اعتقاد به مهدویت بر مضامین این گونه روایات بنا شده است. این روایات از حیث متن و مضمون در حد تواتر و در منابع متعدد و معتبر شیعه و سنی نقل شدهاند. مطالعۀ اجمالی این روایات ثابت میکند که مهدی باوری ریشه ای محکم در فرهنگ اسلامی دارد. در این بازه میتوان به برخی از روایات اشاره کرد: الف. حدیث ثقلین این حدیث گر چه تفاوت الفاظ دارد، ولی از حیث معنا و مفاد، واحد است، لذا حدیث ثقلین تواتر معنوی دارد؛ قال رسول الله : إنی تارکَ فیکُمُ الثقلین، کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما إن تمسکتم بهما لن تضلو ابداً و لن یفترقا ًحتی یردا علی الحوض؛ و در نقل اهل سنت آمده: قال رسول الله : إنا تارک فیکم ثقلین اولهما کتاب الله فیه الهدی و النور فخذوا بکتاب الله و استمسکوا بهفحث علی کتاب الله و رغافیه، ثم قال و اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی. در مجموع، نکات زیر از این حدیث قابل برداشت است: 1.این روایت سنداً تواتر معنوی دارد. 2.مراد از «عترت» و «اهل بیتی» حضرت زهرا (ع) و دوازده امام (ع) است. 3.قرآن و عترت هر گاه با هم باشند ناجی بشر و پناهگاه آنان خواهند بود و تمسک به یکی از آن دو کفایت نمیکند. ب. حدیث من مات از روایات صحیح، قطعی و مورد پذیرش شیعه و سنی در دست است که رسول خدا (ص) فرمودند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات مئة جاهلیة» (البته با اختلاف الفاظ) این یک دستور عمومی و همیشگی برای همۀ مسلمانان و بلکه همۀ انسانهاست. این دستور و تکلیف همگانی و همیشگی اقتضا میکند که باید در هر زمانی یک امام باشد تا حکم و تکلیف، بدون موضوع نباشد. همۀ انسانها و مسلمانان عصر حاضر نیز مخاطب این تکلیف هستند. پس حتماً امامی موجود است. ج. حدیث خلفایی اثنی عشر در متون معتبر روایی شیعه و سنی، روایاتی وارد شده است که خبر از آمدن دوازده امام و خلیفه یا جانشین برای رسول اکرم (ص) میدهد که به نام اثنی عشر خلیفه مشهور است. مسلماً از شئون و وظایف مهم رسول اکرم (ص) نجات مردمان از حیرت، جهالت و فساد بود؛ خلیفه حقیقی او نیز دارای چنین شئون و وظایفی است. از آنجا که عقیده به «اثنی عشر» مسلم بوده است و یازده خلیفه آن آمدهاند و در حالی که سعادت و نجات بشری از اهداف مهم آنان بوده است، خلیفه دوازدهم کیست و کجاست؟ پاسخ این است که او هنوز نیامده است و همان مهدی موعود (عج) است. شماری از دانشمندان اهل سنت به صراحت مهدی را یکی از خلفای دوازده گانه مورد نظر رسول اکرم (ص) برشمردهاند، مانند ابی داوود لجستانی. پیامبر (ص) «یکون بعدی اثنی عشر خلیفه کلهم من قریش» موعود در ادیان غیر ابراهیمی اعتقاد به منجی و موعود نهایی در آیینها، کیشها، فرهنگها و دینهای غیر ابراهیمی را که خاستگاه آنها (غیر از زرتشت) کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی، شامل هند، چین، ژاپن، تایلند و ویتنام است، نمیتوان به عقاید و آموزه های زرتشتی، یهودی، مسیحی و اسلامی منطبق دانست؛ بلکه میتوان پاره ای از این باورها را «شبیه و همانند» آموزه های آن ادیان تلقی کرد. موعود باوری در این کیشها یا زاییده خرد ورزی اندیشمندان باستانی و برآمده از داوری عقل فطری و محدود به آن است و یا بقایا و نمودهایی از آموزه های پیامبران الهی است که صحف آسمانی آنها به کلی مفقود شده، تعالیم آنان با پندارهای بومی و افسانهها در هم آمیخته و تنها نمادهایی از حقایق ادیان الهی (ابراهیمی) در آنها باقی مانده است. نتیجه گیری با توجه به بررسی موعود در ادیان میتوان نتیجه گرفت که اصل موعود در میان همۀ ادیان امری مسلم است موعود ملتها در ادیان، به خصوص ادیان ابراهیمی، هدفی واحد دارند و آن اقامۀ عدل و داد و بر پایی نظامی عادلانه و الهی است. ادیان ابراهیمی هم همین اهداف را در مراتب پایینتری دنبال میکنند و بشارت نجات، کمال، عدالت و ... سر میدهند. ایدۀ ظهور موعود بزرگ عقیده ای است که پیروان ادیان سه گانۀ ابراهیمی و بخش چشم گیری از سایر ملل به آن ایمان داشته و دارند. یهودیان مانند مسیحیان که به بازگشت عیسی (ع) معتقدند به ظهور یک منجی میاندیشند علی رغم وجود مذاهب مختلف اسلامی و تفاوتهای عقیدتی ناشی از آن، همۀ مسلمانان طبق بشارت رسول اکرم (ص) به ظهور امام مهدی (ع) در آخرالزّمان اعتقاد راسخ دارند در مصداق آن میان مسلمانان و دیگران اختلافاتی وجود دارد، لیکن تمامی امّت اسلامی بر این باورند که اسم مبارک وی «محمّد» و لقب او «مهدی (35) » است. پینوشتها: 1.در انتظار ققنوس، مهدی علیزاده ص 47 2.انبیاء / 105 3.فرهنگ الفبایی مهدویت ص 706 4.غیبة طوسی، ص 110 5.مفاتیح الجنان، زیارت صاحب الامر 6.نشریۀ موعود، شمارۀ 29 ص 60 7.منجی در ادیان روح الله شاکری ص 20 8.طباطبایی، ظهور شیعه، تک جلدی ص 63 9.منجی در ادیان، روح الله شاکری، ص 37 10.سموئیل باب 7، آیات 12 15 11.مزامیر، باب 72، آیات 7 11 12.منجی در ادیان، روح الله شاکری، ص 44 13.اشعیاء باب 11، آیات 1 9 14.تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص 551 15.کتابی بسیار بزرگ که احادیث و احکام یهود را در بر دارد، اطلاق میشود. 16.اشعیاء باب 60 آیۀ 19 17.حزقیال، باب 47 آیۀ 9 18.حزقیال، باب 47 آیۀ 12 19.انجیل متی، باب 15 آیۀ 17 20.متی، باب 16، آیۀ 27 21.رومیان، باب 17، آیات 31 و 33 22.رومیان، باب 8، آیۀ 21 23.مکاشفه یوحنا، باب 19 آیه 11 و باب 2 آیه 15 24.مزامیر، باب 25 آیه 3 8 25.متی، باب 24، آیه 36 و باب 25 آیه 13 26.متی، باب 24 آیه 27 27.طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص 221 28.مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی (عج) ص 41 29.مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج 2 ص 383 ح 2 30.طوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبة، ص 237 ح 26 31.طوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبة، ص 471 32.سنن ابن ماجد، ج 2، ص 30، ح 4088 33.صدوق، بانویه، عیون اخبار رضا 2 جلدی ج 1 ص 68 ح 36 34.صدوق، ... کمال الدین و تمام النعمة، جلد 2 ص 4 35.در انتظار ققنوس، مهدی علیزاده ص 47 منابع و مآخذ 1.قرآن کریم 2.قزوینی، ابو عبداله سنن، ابن ماجه، تحقیق محمود نصار، انتشارات دارالکتب علمیه، بیروت :1998 3.مفید الارشاد، قم: کنگره شیخ مفید 1413 ق 4.طباطبایی، محمد حسین شیعه در اسلام، قم : دفتر انتشارات اسلامی،1362 ش. 5.طباطبائی محمد حسین ظهور شیعه، تک جلدی، بی جا، بی تا. 6.صدوق عیون اخبار الرضا، چاپ نجف : 139 ه. 7.طوسی الغیبه، چاپ نجف، 1357، چاپ تهران 1385 ه. 8. ابن بابویه کمال الدین و تمام النعمه، تهران : 1395 ه. ق 9.سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم کتاب مقدس، قم : انجمن معارف اسلامی ایران، 1382 ش. 10.تونه ای، مجتبی فرهنگ الفبایی مهدویت انتشارات میراث ماندگار، چاپ پنجم 1387 11. مطهری، مرتضی قیام و انقلاب مهدی (عج)، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1363 ش. 12. شاکری، روح الله منجی در ادیان، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع) چاپ اول بهار 88. 13. نشریه موعود، شماره 29 سایتهای مورد استفاده 1.hawzah.net 2.montazar.net
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در یک شنبه 7 تير 1395برچسب:
,
ساعت 9:46 توسط امیر علی عرفانیان
|